دین عامل اصلی مشکلات خاورمیانه
منطقهی خاورمیانه زادگاه ادیان سامی( یهودیت، مسیحیت و اسلام) است؛ قدیمیترین این ادیان، دین یهود میباشد.
مسیحیت دینی است که در ابتدا برای یهودیان و به قصد اصلاح خرافات این دین بیان شد؛ این دین ترکیبی است از یهودیت و میترائی. آوررندهی مسیحیت، دین خویش را امتداد یهود و در راستای آن میدانست، همین امر سبب صدور حکم اعدام برای بیان کنندهی آن شد.
سالها پس از این واقعه بود که یهودیت با ادیان ایرانی در آمیخت و
مسیحت از دل آن بیرون آمد؛ این بود که با قدرت گرفتن میسحیت و حمایت
قدرتهای زمان از دین جدید، یهودیان به عقب رانده شدند و عملا سرزمین مقدس
یهودیان زیر نفوذ مسیحیان قرار گرفت؛ البته هرآنچه که برای یهودیان مقدس
بود برای مسیحیان نیز مقدس است.
با
ظهور اسلام، پیامبر این دین نیز مدعی شد او همان منجی است که در کتاب مقدس
یهودیان بشارت داده شده است؛ یهودیان این را با توجه به نشانههای آن که
در کتاب مقدسشان وجود داشت نپذیرفتند، مسیحیان هم که معتقد بودند این منجی
آمده و همان عیسی است؛ لذا اسلام با هر دوی این ادیان مشکل پیدا کرد، تا
جائیکه آنها را مشرک و نجس نامید؛ برای اسلام هرآنچه که در یهودیت مقدس بود، مقدس شد؛ لذا اورشلیم مدعی جدیدی پیدا کرد.
اسلام یکبار در زمان عمر ضمن جنگ(صلیبی) با مسیحیان، اورشلیم را از آنها
گرفت ولی مسیحیان موفق به باز پس گیری این سرزمین شدند؛ تا اینکه
صلاحالدین ایوبی در جنگ صلیبی دیگر، دوباره این مکان را از مسیحیان باز
پس گرفت، این درحالی بود که یهودیان کاملا به عقب راند و در حاشیه قرار
داشتند. آنها طبق آنچه که در تورات نوشته شده بود، منتظر روزی بودند که
یهوه(خدای یهودیان) برای آنها وعده داده بود؛ پس از آن، تا مدت زیادی این سرزمین در دست عثمانیها قرار داشت.
تا این لحظه در این سرزمین نامی از فلسطین نیست و کسی این سرزمین را بعنوان
فلسطین نمیشناسد(حتی یک روایت هم از محمد و سایر یاران او در دست نیست که
نام این سرزمین فلسطین باشد)؛ پشلتاین اقوامی بودند در نزدیکی همین منطقه که ربطی به این سرزمین نداشتند.
یهودیان قومی هستند که خود را برتر میدانند؛ البته اسلام هم این برتری را تأیید مینماید.
از سوی دیگر، کشته شدن رهبر مسیحیان(عیسی) بدست یهودیان باعث کینهی
میسحیان نسبت به یهودیان میباشد؛ این بود که یهود تقریبا اقوامی بیسرزمین
بودند.
همین یهودیان بتدریج در جوامع اروپائی قدرت میگرفتند و دانشمندان زیادی از یهودیان،
خدمات بزرگی به اروپائیان کرده بود؛ از سوی دیگر اروپا از چنگال تعصبات
مذهبی رها شده بود، لذا تصمیم به کمک به یهودیان گرفتند و آنها سرزمینی که
دیگر با توجه به زیر سلطهی عثمانیها بودن فلسطین نامیده میشد را برای
اینکار برگزیدند؛ زیرا هم عثمانیها را متلاشی میکردند و هم برای یهودیان
مکانی در نظر میگرفتند.
با قدرت گرفتن یهودیان در سرزمینی که کتاب مقدسشان برای آنها وعده داده
بود، مسلمانان به مخالفت با این امر برخاستند؛ زیرا اغلب ساکنان این سرزمین
را اعراب مسلمان تشکیل میدادند، اما یهودیان نیک میدانستند که اگر ترکیب
جمعیتی به همین صورت بماند آنها نخواهند توانست در این سرزمین ماندگاری
داشته باشد، این بود که اقدام به اخراج اعراب از خانه و کاشانهی خویش
نمودند.
همانگونه که ملاحظه میگردد این ادیان هستند که ملتها را در این منطقه به جان هم میاندازند.
هنگامیکه شما چارچوب سرزمین مقدس را به رسمیت شناختید، دیگر حق ندارید که مقدسات دیگران را مال خود نمائید.
آیا بهائیان و یا هر دین دیگری حق دارد که مکه را مال خویش نماید؟
با توجه به در اختیار سنیها بودن سرزمین مقدس مسلمانان(در حالت خاص در
اختیار سلفیها است) من آیندهی سرزمین مکه را درست مانند اورشلیم
میدانم؛ زیرا در اعتقاد شیعیان است که این سرزمین روزی به تصرف آنها در
خواهد آمد؛ همانگونه که چنین اعتقادی در بین یهودیان در رابطه با اورشلیم
وجود داشت.
حتی اختلاف مرزی ایران و عراق که به جنگ دو کشور منتهی شد، نتیجهی اختلافات و رقابتهای صفویان شیعه با عثمانیهای سنی است.
حملهی آمریکا به عراق و افغانستان با اقدامات جهادی بن لادن آغاز شد.
پس بیائیم و با دوری گرفتن از مذهب از کینه و نفرت فاصله بگیریم.در کشورهای دنیا که بروید مسلمانانی را می بینید که به راحتی لباس مورد علاقه خود را می پوشند و هیچ توجهی هم به هنجار شکنی جامعه ای که در آن زندگی می کنند ندارند، به طرزی که می خواهند نیایش میکنند ومساجد خود را به هر شکلی که می خواهند بنا می کنندو گاها مساجد نیز به طبع فرقه ای که دارند متمایز است و در هر زمان آزادانه نسبت به تبلیغ دین اسلام می پردازندو هیچ محدودیتی هم ندارندو در ممالکی که مردمانش عقاید متعددی دارند به راحتی به آن عقاید توهین می کنندو بر علیه ادیان دیگر نیز تبلیغ می کنند ،با تفکر شهادت طلبانه اقدام به قتل وانتحار می کنند ،در فضای مجازی هر چه می خواهند می نویسند و به همه حمله می کنند وتوهین به عقاید وباورها قلمداد نمی شود ،می توانی از دیگر ادیان بیرون زده مسلمان شوی ،چون افیون در اسلام حرام نیست استعمال می کنند وتوصیه وگاها سودا،وهیچ اشکالی هم ندارد حال بر می گردم به ممالک اسلامی که هیچ باوری اجازه تبلیغ ندارد ،هیچ غیر مسلمانی در ممالک اسلامی حق ندارد لباس مورد علاقه اش را بپوشد ،حق اعتراض به باورشان را ندارید ،اگر چیزی خلاف عقایدشان نوشتی مورد حمله قرار می گیری و متهم می شوی به توهین به عقاید، اگر از اسلام بیرون زدی تو را محارب می خوانندومستوجب مرگ،به هیچ عنوان نمی توانی مناجاتی غیر اسلامی در ممالک اسلامی در ملاء عام انجام دهی و هزاران محدودیتی که خود را از آن مبرا می دانند برای تو لحاظ می کنند ،خرافاتشان را باید بپذیری و علوم اثبات شده را باید رد کنی وخلاصه خود را تافته جدا بافته می دانند و برتر اگر چه بر زبان نمی آورند ولی در عمل به تو ثابت می کنند ،آیا به واقع طلب کار نیستند؟
مرگ بر حکومت فاشیستی اسلامی.مرگ بر نظام آدم کش ولایت فقیه.مرگ بر اصل ولایت وقیح.
No comments:
Post a Comment